پروژه استارگیت، نام رمزی یک برنامه تحقیقاتی سری ارتش ایالات متحده بود (stargate) که از سال 1978 تا 1995 به بررسی پدیدههای پارانرمال از جمله تلهپاتی، دوربینی، پیشبینی آینده و سفر برونبدنی پرداخته است. این پروژه، که بودجهی هنگفتی را به خود اختصاص داده بود، به دنبال کشف و استفاده از این تواناییها برای اهداف نظامی و اطلاعاتی بود. اگرچه اسناد رسمی پروژه تا حد زیادی طبقهبندی شده باقی ماندهاند، اما گزارشها و شهادتهای شاهدان نشان میدهند که پروژه استارگیت به بررسی طیف وسیعی از پدیدهها، از جمله آنچه که "دوربینی روحی" نامیده میشود، پرداخته است.
دوربینی روحی، توانایی ادراک وقایع یا مکانهای دور از راه دور به وسیلهی ذهن است. برخلاف دوربینی معمولی که بیشتر بر روی ادراک بصری تمرکز دارد، دوربینی روحی میتواند شامل اطلاعات حسی دیگر مانند شنوایی، لامسه و حتی بو و مزه نیز باشد. این توانایی، در چارچوب پروژه استارگیت، اغلب با استفاده از روشهای مختلفی از جمله مدیتیشن، هیپنوتیزم، و داروهای روانگردان مورد بررسی قرار گرفته است.
ارتباط پروژه استارگیت با روانکاوی:
پروژه استارگیت نه تنها به آزمایش و اندازهگیری تواناییهای پارانرمال میپرداخت، بلکه به بررسی ماهیت روانشناختی این تواناییها نیز علاقهمند بود. روانشناسان و روانکاوان در این پروژه نقش مهمی داشتند و به دنبال درک مکانیسمهای ذهنی و روانی بودهاند که به این تواناییها منجر میشوند.
یکی از جنبههای جذاب این پروژه، تلاش برای فهم رابطهی بین ساختارهای ناخودآگاه ذهن و تواناییهای پارانرمال است. نظریهی روانکاوی فروید، با تاکید بر نقش ناخودآگاه در شکلدهی رفتار و تجربه، میتوانست در توضیح برخی از یافتههای پروژه استارگیت نقش ایفا کند. برای مثال، برخی از افراد با توانایی دوربینی روحی، در طول آزمایشها، تصاویر و اطلاعاتی را دریافت میکردند که به نظر میرسید از ناخودآگاه آنها سرچشمه میگیرد. این اطلاعات میتوانستند خاطرات سرکوب شده، ریشههای عاطفی و یا حتی اطلاعاتی باشند که فرد از طرق نامعلومی به آنها دسترسی پیدا کرده است.
روشهای مورد استفاده در پروژه استارگیت:
در پروژه استارگیت، از روشهای مختلفی برای بررسی تواناییهای دوربینی روحی استفاده میشد. یکی از روشهای رایج، استفاده از تصاویر هدف بود. به شرکتکنندگان در آزمایشها، تصویری داده میشد و از آنها خواسته میشد تا اطلاعاتی در مورد آن تصویر، مانند محل، افراد حاضر در آن و یا اتفاقاتی که در آن رخ داده است، توصیف کنند. این توصیفها سپس با تصویر واقعی مقایسه میشدند تا دقت و صحت ادراکات آنها بررسی شود.
علاوه بر این، از روشهای دیگر مانند هیپنوتیزم، مدیتیشن، و داروهای روانگردان نیز استفاده میشد تا به شرکتکنندگان کمک کند تا به حالتهای آگاهی تغییر یافته دست یابند که در آن تواناییهای پارانرمال آنها تقویت شود. این روشها، در چارچوب نظریههای روانکاوی، به عنوان راههایی برای دسترسی به لایههای عمیقتر ناخودآگاه و آزادسازی تواناییهای پنهان در نظر گرفته میشدند.
انتقادات و ابهامات:
پروژه استارگیت (Stargate Project) علیرغم بودجهی هنگفت و سالها تحقیق، با انتقادات زیادی روبرو شده است. برخی از منتقدان معتقدند که نتایج آزمایشها ناکافی و غیر قابل اعتماد هستند و شواهد کافی برای اثبات وجود تواناییهای پارانرمال وجود ندارد. آنها به مشکلات روششناسی، سوگیریهای انتخابی و احتمال وقوع تصادف در نتایج آزمایشها اشاره میکنند.
همچنین، محرمانگی شدید اطراف پروژه استارگیت، باعث ایجاد ابهامات و تردیدهای بیشتری شده است. دسترسی محدود به اسناد و اطلاعات مربوط به این پروژه، بررسی مستقل و ارزیابی دقیق یافتهها را دشوار کرده است.
تأثیرات پروژه استارگیت بر روانشناسی و علوم شناختی:
با وجود انتقادات، پروژه استارگیت تأثیر قابل توجهی بر پژوهش در حوزههای روانشناسی و علوم شناختی داشته است. این پروژه، توجه محققان را به تواناییهای بالقوهی ذهن انسان و پیچیدگیهای آگاهی جلب کرد. مطالعهی این تواناییها میتواند به پیشرفت درک ما از ادراک، حافظه، و پردازش اطلاعات در مغز کمک کند. حتی اگر نتایج این پروژه در مورد وجود دوربینی روحی قطعی نباشد، تلاشها و روشهای بهکار رفته در آن، الهامبخش پژوهشهای جدید در زمینههای مرتبط با آگاهی تغییر یافته و تواناییهای فراشناختی شدهاند.