در دل زمستان سیاسی 2025، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با یک ضربه قاطع، فصل جدیدی از سیاستهای مهاجرتی را رقم زد. نه با دیوارهای مرزی، بلکه با یک فرمان اجرایی جسورانه که مهاجرت از کشورهای جهان سوم را "به طور دائمی" متوقف میکند. این تصمیم، که ترامپ آن را "مهاجرت معکوس" نامید، بیش از یک سیاست موقتی است؛ نمادی از بازگشت به اصل "آمریکا اول" که حالا با لایهای از خشم و نگرانیهای امنیتی آمیخته شده.
ریشه این تحول، به یک حادثه تلخ برمیگردد: تیراندازی مرگبار یک مهاجر افغان به دو سرباز گارد ملی در روزهای اخیر. ترامپ، با لحنی که ترکیبی از غم و خشم بود، این رویداد را بهانهای برای بازنگری کلی در سیستم مهاجرتی دانست. "ما نمیتوانیم اجازه دهیم کسانی که از آشوب جهان سوم میآیند، امنیت ما را تهدید کنند"، این کلمات او در سخنرانی اخیرش، نه تنها یک هشدار بود، بلکه اعلامیهای برای پایان دادن به موج مهاجرتهایی که دههها اقتصاد و جامعه آمریکا را دگرگون کرده بود. از مکزیک تا خاورمیانه، از آفریقا تا آسیای جنوبی، میلیونها نفر که رویای "زمین فرصتها" را در سر میپروراندند، حالا با واقعیت تلخ دیوارهای نامرئی روبرو شدهاند.
اما این پایان، تنها یک در بسته نیست؛ آغاز یک موج معکوس است. ترامپ وعده داد که نه تنها ورود جدید را متوقف کند، بلکه برنامههایی برای بازگرداندن مهاجران موجود را هم加速 بخشد. تصور کنید: کارگران ساختمانی در کالیفرنیا که به ناگاه باید به روستاهای زادگاهشان در هند بازگردند، یا خانوادههای پناهنده در نیویورک که با پروازهای اجباری به سوی آمریکای لاتین وداع میگویند. این "مهاجرت معکوس"، طبق برآوردها، میتواند میلیونها شغل را خالی کند و اقتصاد آمریکا را به چالش بکشد، اما ترامپ آن را "پاکسازی لازم" مینامد – پاکسازی از تهدیدهایی که به گفته او، از بیثباتی کشورهای مبدأ سرچشمه میگیرد.
جهان سوم، که سالها منبع نیروی کار ارزان و فرهنگی غنی برای آمریکا بوده، حالا در آستانه یک بحران هویتی قرار گرفته. کشورهای صادرکننده مهاجر، از فیلیپین تا نیجریه، با بازگشت ناگهانی میلیونها شهروند روبرو خواهند شد. این میتواند به تورم بیکاری، فشار بر سیستمهای اجتماعی و حتی تنشهای دیپلماتیک منجر شود. ترامپ، با این حال، این ریسک را میپذیرد و آن را به عنوان "درس سخت برای جهان" توجیه میکند: "اگر کشورهایتان را مدیریت نکنید، ما مجبوریم مرزهایمان را مدیریت کنیم."
در نهایت، این سیاست نه تنها مهاجرت را پایان میدهد، بلکه سؤالی بزرگتر را مطرح میکند: آیا آمریکا، به عنوان فانوس دریایی آزادی، حالا به قلعهای نفوذناپذیر تبدیل شده؟ ترامپ باور دارد بله، و این باور، میراثی است که تا سالها پس از دوران او، سایهاش بر سیاست جهانی خواهد ماند. پایان مهاجرت، آغاز انزوایی است که جهان را وادار به بازاندیشی در روابطش با غول غربی میکند – و شاید، در نهایت، به تولد یک نظم جدید جهانی منجر شود.